پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
07 اسفند 1400 - 15:46

عملیات نظامی روسیه در اوکراین؛ اهداف و سناریوهای آینده جنگ

در کمال ناباوری پیشروی‌های نظامی روسیه به پایتخت اوکراین رسیده است و این پیشروی گسترده نظامی اهدافی را دنبال می‌کند که در قالب سه سناریو مختلف قابل طرح است
کد خبر : 11197

پایگاه رهنما:

پس از مدت‌ها تنش و اختلافات شدید سیاسی میان روسیه و اوکراین، مسکو که پیشتر به طور یکجانبه استقلال جمهوری‌های خودخوانده دونتسک و لوهانسک را به رسمیت شناخته بود دست به عملیات گسترده نظامی در عمق خاک اوکراین زد تا زبانه‌های این آتش زیر خاکستر بلاخره شعله‌ور شود.

در سه روزی که شروع عملیات ارتش روسیه در خاک اوکراین می‌گذرد روس‌ها توانسته‌اند پیشروی های گسترده‌ای داشته باشند و خبری هم از حمایت نظامی غربی‌ها از کیف به چشم نمی‌خورد که باعث شده تا ناظران و تحلیلگران قائل به وجود مقاومت چندانی در برابر عملیات نظامی ارتش روسیه نباشند به صورتی که رسانه‌های روسی از ورود خودروهای زرهی ارتش این کشور به حومه شمالی کیف خبر می‌دهند.  

در این شرایط موضوعی که بسیار حائز اهمیت می‌نماید فهمیدن اهداف عملیات نظامی روسیه در خاک اوکراین و خوابی است که پوتین برای این کشور دیده است.

 

تحقیر تاریخی روسیه

مطمئناً بحران اوکراین را نمی‌توان جدا از رقابت و تنش‌های تاریخی و در حال حاضر گسترده میان روسیه و جهان غرب به رهبری آمریکا بررسی کرد. در واقع از یک طرف، بحران اوکراین را باید یک قسمتی از پازل بزرگتر رویارویی غرب و روسیه در شرق اروپا دانست و از طرف دیگر این بحران محدود به تحولات سالهای اخیر و جدال روسیه و غربی‌ها بر سر اوکراین نمی‌شود بلکه سرنخ آن را باید در تحقیر تاریخی جستجو کرد که روس‌ها پس از فروپاشی شوروی در دهه آخر بیستم تجربه کردند و این موضوع همانند یک شکست مصیبت‌بار از غرب (به دلیل تبدیل شدن از یک ابرقدرت بین‌المللی به یک کشور جهان سومی) در حافظه تاریخی آنها باقی ماند.

در سالهای پس از فروپاشی شوروی، که با روی کار آمدن یک دولت غرب‌گرا در روسیه همراه بود، مردم این کشور شرایط سخت اقتصادی را تجربه کنند. در واقع مانند اکثر جمهوری‌های شوروی سابق، روسیه نیز در یک وضعیت بی‌نظمی جدی و هرج و مرج اقتصادی وارد دوره پساشوروی شد . تنها در سال 1991، تولید ناخالص داخلی(GDP) حدود یک ششم کاهش یافت و کسری بودجه تقریباً یک چهارم تولید ناخالص داخلی بودکنترل قیمت در اکثر کالاها منجر به کمیاب شدن آنها شدتا سال 1991 تعداد کمی از اقلام ضروری برای زندگی روزمره در خرده فروشی های سنتی موجود بودکل سیستم توزیع کالا در آستانه فروپاشی بودصنعت شوروی که یکی از بزرگ‌ترین صنعت‌های جهان بود، به سمت سقوط رفت. در این میان اما روسای جمهور آمریکا حتی نسبت به حمایت از دولت غربگرای روسیه دریغ کردند و تا توانستند به سمت تضعیف قدرت نظامی و سیاسی روسیه پیش رفتند.

درک تأثیرات این حقارت تاریخی در سیاست‌های پوتین، بویژه در یک دهه اخیر، برای بازگرداندن قدرت نظامی، اقتصادی و جایگاه بین المللی روسیه و رویارویی جدی با سیاست‌های مداخله‌آمیز و یکجانبه‌گرایانه غرب به سرکردگی آمریکا در حوزه رقابت‌های ژئوپلتیکی در مناطق مختلف جهان، کاملاً ضروری و گام نخستین تحلیل می‌باشد.

در این رابطه می‌توان به سخنان مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه دولت وقت آمریکا از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱، اشاره کرد که در نیویورک تایمز نوشت: «در اوایل دهه ۲۰۰۰ تبدیل به اولین مقام ارشد آمریکا شدم که به دیدار ولادیمیر پوتین در سمت جدید خود به عنوان رئیس جمهور موقت روسیه رفت... او مدعی بود که می‌دانست چرا دیوار برلین باید سقوط کند، اما انتظار نداشت کل اتحاد جماهیر شوروی فرو بریزد. پوتین از اتفاقی که برای کشورش افتاد، شرمنده و مصمم بود عظمت آن را بازگرداند. "

 

انتظار ساعت صفر

حس تحقیر تاریخی که روس‌ها و شخصی همچون پوتین از شکست روسیه از غرب داشته‌اند در دو دهه اخیر، با تلاش‌های ناتو برای گسترش به سمت شرق و تنگ‌تر کردن حلقه محاصره علیه مسکو، عزم سران کرملین برای رویارویی تمام‌عیار با غربی‌ها و جلوگیری از تکرار تجربه شکست شوروی را موجب شد. در واقع تلاش غرب برای تحت فشار قرار دادن روسیه از طریق گسترش ناتو در شرق اروپا و حتی ایجاد پایگاه‌های نظامی آمریکا در حیات خلوت روسیه در کشورهای آسیای میانه، عملاً موضع غرب‌گرایان داخلی را تضعیف و دیدگاه ضرورت احیای قدرت روسیه برای مقابله با هژمونی‌طلبی غربی را تقویت کرد. این موضوع همچنین می‌توانست دریچه واقعیت‌بخشی به خواست انتقام‌جویی از غرب و جبران شکست تاریخی روسیه از غربی‌ها در ماجرای فروپاشی شوروی باشد. به عبارت دیگر پوتین همواره به دنبال فرصتی بوده تا بتواند به رویای جبران شکست شوروی واقعیت ببخشد.

اما اینکه با وجود سابقه‌دار بودن بحران اوکراین و گسترش ناتو به شرق، چرا پوتین برهه کنونی را برای انجام عملیات گسترده نظامی اتخاذ کرد، مولفه اصلی مشاهده تضعیف قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسی آمریکا در عرصه بین المللی و شکاف در اتحاد دو سوی آتلانتیک و ناتو می‌باشد. اعترافات مکرر سیاستمداران و استراتژیست‌های آمریکایی به شروع عصر افول این کشور و ناتوانی در تداوم نقش پلیس بین المللی، در کنار مشاهده عقب‌نشینی از افغانستان و تشدید بحران‌های داخلی در جامعه آمریکا، موجب شد تا پوتین برهه کنونی را فرصت استثنایی برای شکست کامل پروژه گسترش ناتو به شرق از طریق یک اقدام نظامی گسترده برشمرد.

 

اهداف روسیه و سناریوهای آینده اوکراین

در کمال ناباوری پیشروی‌های نظامی روسیه به پایتخت اوکراین رسیده است و امکان سقوط کیف دیگر دور از انتظار نیست. این پیشروی گسترده نظامی که با انتقادات گسترده بین‌المللی همراه بوده است، اهدافی را دنبال می‌کند که در قالب سناریوهای مختلف قابل طرح است.

سناریو اول اشغال نظامی کامل اوکراین است. این سناریو بسیار کمرنگ و با توجه به مواضع روسیه نامحتمل به نظر می‌رسد اما اینکه پویتن در نظر دارد تا به هر ترتیب ممکن توانمندی نظامی و هسته‌ای اوکراین را کاملاً تضعیف و از این کشور یک موجودیت غیرتهدیدآمیز برای روسیه و ناتوان از تصمیم‌گیری برای عضویت در ناتو در آینده بسازد، اجتناب ناپذیر می‌نماید.

سناریو دوم بر اساس تحلیل اقدام نظامی روسیه برای کسب اطمینان از استقلال کامل جمهوری‌های دونتسک و لوهانسک در برابر تهدیدات و اقدامات نظامی کیف می‌باشد. در این سناریو هدف استراتژیک از انجام عملیات نظامی در اوکراین دادن پیام قاطع و التیماتوم به کشورهای اروپای شرقی که قصد عضویت در ناتو را دارند و همچنین به ناتو در مورد تلاش برای توسعه به سمت مرزهای روسیه است. در همین ارتباط روز گذشته ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه هشدار داده که اگر فنلاند یا سوئد قصد پیوستن به پیمان نظامی ناتو را داشته باشند با واکنش جدی مسکو رو به رو خواهند شد.

به طور حتم جدایی دو منطقه از خاک اوکراین به عنوان اقدام تنبیهی علیه کیف هشدارهای تهدیدآمیز روسیه برای کشورهای اروپای شرقی را کاملاً واقعی و دارای پشتوانه عملی می‌نماید.

سناریو سوم انتظار دچار شدن استان‌های دونتسک و لوهانسک به سرنوشتی مشابه شبه جزیره کریمه می‌باشد که در سال 2014 پس از انجام یک همه‌پرسی که با موافقت 96 درصدی مردم این منطقه روبه رو شد، روسیه آن را به خاک خود منضم کرد. ایالت های دونتسک و لوهانسک نیز با وجود حضور شمار زیادی از روس‌زبان‌ها از پتانسیل لازم برای تکرار چنین سناریویی برخوردار هستند.

منبع: الوقت

ارسال نظرات